قاموس المعانی
فرهنگ جامع
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
انبار، خزانه، قاموس، گنجینه، فرهنگ جامع، مجموعه اطلاعات
فرهنگ فارسی
گونهای فرهنگ لغت بزرگ، دربرگیرندۀ اطلاعات بسیار زیاد
فرهنگستان زبان و ادب
{comprehensive dictionary} [زبان شناسی، علوم کتابداری و اطلاع رسانی] گونه ای فرهنگ لغت بزرگ، دربرگیرندۀ اطلاعات بسیار زیاد
کلمات دیگر: