کلمه جو
صفحه اصلی

قانون گزار


مترادف قانون گزار : شارع، قانون نویس، مقنن

فارسی به عربی

مشرع

مترادف و متضاد

lawgiver (اسم)
شارع، مقنن، قانون گزار، واضع اییننامه

lawmaker (اسم)
قانون گزار

پیشنهاد کاربران

بعنوان دانشجوی رشته حقوق هنوز با این مشکل مواجه که املای صحیحش کدومه اساتید تاکید دارن که قانونگزار درسته خودمم موافقم چون مصدر گذار به معنی هشتن ونهادنه مقنن درقانونگزار قانون رو بطورفیزیکی جایی نمیزاره بلکه وضع میکنه پس قانونگزار صحیح تربنظرمیرسه

با درود به اندیشمندان
از آنجا که انجام قانون ، ملموس نیست ، نوشتن این واژه نیز ، به صورت قانونگذار صحیح نبوده و قانونگزار صحیح می باشد.
همانند نمازگزار ، خدمتگزار و. . .


کسی که قانون را به وجود می آورد


گزاردن به معنی بجا آوردن و انجام دادن است، مثلا شکرگزار کسی است که شکر بجای می آورد و سپاسگزار کسی است که سپاس می گوید، همچنین نمازگزار و . . . اما قانون می بایست وضع شود و گذاشته شود نه آنکه گزارده شود، بنابراین قانونگذار صحیح است. بمعنی کسی که قانون را وضع می کند.

قانونگزار صحیح است. همانند خبرگزار. یعنی وضع کردن و یا ادا کرد و یا نهادن و اعمال کردن و انجام دادن.
گذاشتن به معنی قراردادن فیزیکی.

بنظرم جفتش درسته ، مثلا مجلس قانون گذاری می کند ( وضع میکند، قرار می دهد ) و دولت قانون گزار است ( اجرا می کند، بجا می آورد )

سلام
اگر معنای به جا آوردن اراده کنیم از حرف ( ز ) استفاده می کنیم. مانند : نماز گزار ، شکر گزار

اما اگر معنای قرار دادن در نظر داشته باشیم از حرف ( ذ ) در این گونه کلمات بکار می بریم.
مثل : کتاب را در قفسه گذاشتم.


کلمات دیگر: