کلمه جو
صفحه اصلی

فساد تدریجی

فارسی به عربی

تآکل

مترادف و متضاد

erosion (اسم)
فرسایش، سایش، ساییدگی، تحلیل، فساد تدریجی

corrosion (اسم)
تحلیل، خوردگی، زنگ، زنگ زدگی، فساد تدریجی

devolution (اسم)
واگذاری، انحطاط، انتقال، فساد تدریجی، نزول، تفویض اختیارات


کلمات دیگر: