کلمه جو
صفحه اصلی

فرونشینی


مترادف فرونشینی : انطفاء، نشست

فارسی به انگلیسی

recession


فارسی به عربی

جزر

مترادف و متضاد

ebb (اسم)
مد، زوال، فروکش، جزر، فرونشینی

subsidence (اسم)
فرونشست، فروکش، فرونشینی، نشست، فروکشی، تخفیف درد و غیره

reflow (اسم)
جزر، فرونشینی، فروکشی، جریان مجدد

انطفاء


نشست


۱. انطفاء
۲. نشست


دانشنامه آزاد فارسی

فُرونشینی (subsidence)
حرکت رو به پایینِ خرسنگی بزرگ. فرونشینی معمولاً به علت جابه جایی مواد از زیر سطح زمین روی می دهد و ممکن است نتیجۀ گسل ها، فرسایش یا فعالیت های بشر، مانند معدن کاری، باشد.


کلمات دیگر: