کلمه جو
صفحه اصلی

فشاراور

فارسی به عربی

ضغط , ملح

مترادف و متضاد

exigent (صفت)
بحرانی، ضروری، مصر، مبرم، فشاراور، تحمیلی، محتاج به اقدام یا کمک فوری

pressing (صفت)
مصر، فشاری، مبرم، فشاراور، عاجل

urgent (صفت)
ضروری، مبرم، فشاراور، فوری، مصرانه، اصرار کننده


کلمات دیگر: