کلمه جو
صفحه اصلی

قدح ساز

فارسی به عربی

رامی الکرة

مترادف و متضاد

bowler (اسم)
کاسه ساز، نوعی کلاه لبه دار، قدح ساز، دائم الخمر

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه قدح سازد ساغر ساز ۲ - ساقی قدح پیما .

لغت نامه دهخدا

قدح ساز. [ ق َدَ ] ( نف مرکب ) آنکه قدحها را بسازد. قدح سازنده. ( آنندراج ). قدح پیما. رجوع به قدح پیما شود :
قدح گر نمی بود در دست چرخ
نمی شد قدح ساز پابست چرخ.
طغرا ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: