کلمه جو
صفحه اصلی

گورخان

فرهنگ فارسی

سلسله قراختائیان بین سالهای ۵۱۸ و ۵۱۹ ه . ق . بدست [ یلوتاشه ] ملقب به گورخان تشکیل یافت . جانشینان وی را نیز [ گورخان ] نامیده اند . توضیح یکی از پادشاهان سلسله مذکور بنا بقول مولف تاریخ جهان آرا [ قوشقین طایقو ] نام داشته . وی در سال ۵۳۶ ه . در قطوان با سلطان سنجر جنگ کرد و بر تمام ماورائ النهر کاشغر و بلاساغون استیلا یافت . این پادشاه سلسله قراختائیان را رونقی بخشید .
( اسم ) لقبی است برای بهرام گور : گورخان را چو گور در خم کرد رفت ازان گورخان پی گم کرد . ( هفت پیکر ) توضیح ایهامی نیز بمعنی ۱ - گورخان در بیت فوق هست .
نام امیر سلیمان سلسله فراختائی معاصر سلطان سنجر و آنکه سنجر را در جنگ قطوان شکست داد .

پشته‌ای از خاک و سنگ که بر روی یک گور زیرزمینی یا گورلان ساخته می‌شد


لغت نامه دهخدا

گورخان.( اِخ ) نام عمومی امرای سلسله قراختائیان که در ماوراءالنهر امارت داشته اند و دولتشان به دست سلطان محمد خوارزمشاه کوچلکخان رئیس قوم عیسوی مذهب نایمن از طوایف مغول در 617 هَ. ق. برافتاد. نام و لقب پادشاه ترکستان و ختاست... پادشاهان ترکستان و ختا را گورخان و گراخان و غراخان گفته اند. ( انجمن آرا ). دولت قراختاییان بین 518 و 519 هَ. ق. به توسط یلوتاشه ملقب به گورخان در سرزمین کاشغر و اراضی ساحلی شعب رودخانه های «تاریم » و «ایلی » تشکیل یافت و پایتخت ایشان در بلاساغون بوده و اندکی بعد از تشکیل دولت بر بلاد مسلمان نشین «اوزگند» و «ختن » و شهرهای شرقی ماوراءالنهر استیلا یافته و دائماً متعرض این ناحیه اخیر بوده اند، ولی تا قبل از جنگ قطوان کاملاً نتوانسته بودند بر ماوراءالنهر استیلا یابند و در بلاد آن مستقر شوند. فتح گورخان قراختایی و شکست سلطان سنجر ایشان را به این آرزو رسانید، بنابراین مدت دولت قراختایی از 518یا 519 است تا 607 یعنی 89 یا 88 سال. ( اقبال آشتیانی ، مجله شرق دوره اول شماره 7 صص 418-419 از حاشیه 4 ص 57 تعلیقات چهارمقاله محمد معین ). رجوع به تعلیقات چهارمقاله معین ص 56، 57، 58 شود :
قدرخان ز چین گورخان از ختن
دبیس از مداین ولید ازیمن.
نظامی.

گورخان. ( اِخ ) نام امیر سلسله قراختایی معاصر سلطان سنجرو آنکه سنجر را در جنگ قطوان شکست داد :
نه بر سنجر شبیخون برد زَاول گورخان وآخر
شبیخون زد اجل تا گورخانه شد شبستانش.
( دیوان خاقانی چ سجادی ص 214 ).

گورخان. ( اِخ ) لقب بهرام گور. ( از برهان ) :
با عبرت گورخانه جان
در عشرت گورخان چه باشی ؟
خاقانی.
گور از پیش و گورخان از پس
گور و بهرام گور و دیگر کس.
نظامی ( هفت پیکر ص 73 ).
گورخان را چو گور در خم کرد
رفت از آن گورخانه پی گم کرد.
نظامی ( هفت پیکر ص 76 ).
آنچنان گورخان به کوه و به راغ
گور کو داغ دید رست ز داغ.
نظامی ( هفت پیکر ص 70 ).
عاقبت گوری از کناره دشت
آمد و سوی گورخان بگذشت.
نظامی.
چرخ از آن گورگیری بهرام
گورخان زمانه کردش نام.
امیرخسرو.

گورخان . (اِخ ) لقب بهرام گور. (از برهان ) :
با عبرت گورخانه ٔ جان
در عشرت گورخان چه باشی ؟

خاقانی .


گور از پیش و گورخان از پس
گور و بهرام گور و دیگر کس .

نظامی (هفت پیکر ص 73).


گورخان را چو گور در خم کرد
رفت از آن گورخانه پی گم کرد.

نظامی (هفت پیکر ص 76).


آنچنان گورخان به کوه و به راغ
گور کو داغ دید رست ز داغ .

نظامی (هفت پیکر ص 70).


عاقبت گوری از کناره ٔ دشت
آمد و سوی گورخان بگذشت .

نظامی .


چرخ از آن گورگیری بهرام
گورخان زمانه کردش نام .

امیرخسرو.



گورخان . (اِخ ) نام امیر سلسله ٔ قراختایی معاصر سلطان سنجرو آنکه سنجر را در جنگ قطوان شکست داد :
نه بر سنجر شبیخون برد زَاول گورخان وآخر
شبیخون زد اجل تا گورخانه شد شبستانش .

(دیوان خاقانی چ سجادی ص 214).



گورخان .(اِخ ) نام عمومی امرای سلسله ٔ قراختائیان که در ماوراءالنهر امارت داشته اند و دولتشان به دست سلطان محمد خوارزمشاه کوچلکخان رئیس قوم عیسوی مذهب نایمن از طوایف مغول در 617 هَ . ق . برافتاد. نام و لقب پادشاه ترکستان و ختاست ... پادشاهان ترکستان و ختا را گورخان و گراخان و غراخان گفته اند. (انجمن آرا). دولت قراختاییان بین 518 و 519 هَ . ق . به توسط یلوتاشه ملقب به گورخان در سرزمین کاشغر و اراضی ساحلی شعب رودخانه های «تاریم » و «ایلی » تشکیل یافت و پایتخت ایشان در بلاساغون بوده و اندکی بعد از تشکیل دولت بر بلاد مسلمان نشین «اوزگند» و «ختن » و شهرهای شرقی ماوراءالنهر استیلا یافته و دائماً متعرض این ناحیه ٔ اخیر بوده اند، ولی تا قبل از جنگ قطوان کاملاً نتوانسته بودند بر ماوراءالنهر استیلا یابند و در بلاد آن مستقر شوند. فتح گورخان قراختایی و شکست سلطان سنجر ایشان را به این آرزو رسانید، بنابراین مدت دولت قراختایی از 518یا 519 است تا 607 یعنی 89 یا 88 سال . (اقبال آشتیانی ، مجله ٔ شرق دوره ٔ اول شماره ٔ 7 صص 418-419 از حاشیه ٔ 4 ص 57 تعلیقات چهارمقاله ٔ محمد معین ). رجوع به تعلیقات چهارمقاله ٔ معین ص 56، 57، 58 شود :
قدرخان ز چین گورخان از ختن
دبیس از مداین ولید ازیمن .

نظامی .



فرهنگستان زبان و ادب

{kurgan} [باستان شناسی] پشته ای از خاک و سنگ که بر روی یک گور زیرزمینی یا گورلان ساخته می شد


کلمات دیگر: