( مصدر ) برخورد کردن با کسی
بناگهانی ناگهان
بناگهانی ناگهان
مصادفه . [ م ُ دَ /دِ ف َ / ف ِ ] (از ع ، اِمص ) مصادفة. ملاقات و مقابلی و روبرویی . || دچارشدگی . (ناظم الاطباء).
مصادفة. [ م ُدَ ف َ ] (ع مص ) یافتن کسی را و دیدن . (منتهی الارب ).یافتن کسی را و ملاقات کردن او را. (ناظم الاطباء). برخورد کردن با کسی . یافتن و دیدن . (آنندراج ). یافتن .(تاج المصادر بیهقی ). ملاقی شدن . (یادداشت مؤلف ).