۱- ( مصدر ) حمله آوردن بر کسی برای جنگیدن . ۲ - ( اسم ) حمله .
مصاولت
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(مُ وِ لَ ) [ ع . مصاولت ] (مص ل . ) حمله کردن ، به روی یکدیگر جستن .
لغت نامه دهخدا
مصاولت. [ م ُ وَ / وِ ل َ ] ( از ع ، مص ) مصاولة. بر کسی برای جنگیدن حمله آوردن. رجوع به مصاولة شود. || ( اِمص ) حمله. هجوم. مصاولة : چون مسافت میان هر دو لشکر نزدیک شد کافر راه مطاولت در محاربت و مصاولت پیش گرفت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 245 ).
مصاولة. [ م ُ وَ ل َ ] ( ع مص ) صیال. صیالة. به یکدیگر حمله آوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حمله کردن بر کسی. ( ناظم الاطباء ). || برجستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
مصاولة. [ م ُ وَ ل َ ] ( ع مص ) صیال. صیالة. به یکدیگر حمله آوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حمله کردن بر کسی. ( ناظم الاطباء ). || برجستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
مصاولت . [ م ُ وَ / وِ ل َ ] (از ع ، مص ) مصاولة. بر کسی برای جنگیدن حمله آوردن . رجوع به مصاولة شود. || (اِمص ) حمله . هجوم . مصاولة : چون مسافت میان هر دو لشکر نزدیک شد کافر راه مطاولت در محاربت و مصاولت پیش گرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 245).
کلمات دیگر: