مشکسار. [ م ُ / م ِ ] ( ص مرکب ) مشک ساره. جای خوشبوی شده از بوی مشک. ( ناظم الاطباء ). جایی که از مشک و دیگر عطریات معطر باشد. ( آنندراج ). معطر. خوشبوی که بوی مشک دهد :
که گررای می داری و میگسار
هَمَت می بود هم بت مشک سار.
همی برد هر شیر جنگی شکار
گرفته به بر آهوی مشک سار.
که گررای می داری و میگسار
هَمَت می بود هم بت مشک سار.
اسدی.
|| مشکین. دارای مشک : همی برد هر شیر جنگی شکار
گرفته به بر آهوی مشک سار.
اسدی.