تیغ ساز آنکه تیغها را بسازد
تیغ گر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تیغگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) تیغساز. آنکه تیغها را بسازد. ( آنندراج ) :
مغنی ز دف ساختی چون سپر
به قانون خبرگیر ازین تیغگر.
مغنی ز دف ساختی چون سپر
به قانون خبرگیر ازین تیغگر.
طغرا ( از آنندراج ).
رجوع به تیغساز شود.فرهنگ عمید
تیغ ساز، سازندۀ تیغ.
کلمات دیگر: