کنایه از هفت ستاره و چهار طبع باشد کنایه از هفت سپهر و چهار عنصر باشد
هفت و چهار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هفت و چهار. [ هََ ت ُ چ َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از هفت ستاره و چهارطبع. ( از مؤید الفضلاء ). کنایه از هفت سپهر و چهارعنصر. ( انجمن آرا ).
کلمات دیگر: