کلمه جو
صفحه اصلی

فروکشی


مترادف فروکشی : اطفا، خاموشی

مترادف و متضاد

subsidence (اسم)
فرونشست، فروکش، فرونشینی، نشست، فروکشی، تخفیف درد و غیره

reflux (اسم)
برگشت، جزر، فروکشی، سیر قهقرایی

reflow (اسم)
جزر، فرونشینی، فروکشی، جریان مجدد

اطفا، خاموشی



کلمات دیگر: