مترادف غضب الود : ( غضب آلود ) خشم آگین، خشم آلود، خشمگین، خشمناک، عصبی، غضبناک، قهرآلود، متغیر برابر پارسی : ( غضب آلود ) برآشفته، خشم آلود
( غضب آلود ) ( صفت ) خشمناک خشمگین غضبناک : مردی غضب آلوده بود . ۲ - با خشم و غضب قهر آلود : غضب آلوده فریاد کرد .
( غضب آلود ) غضب آلود. [ غ َ ض َ ] ( ن مف مرکب ) پر از خشم. خشمناک. خشمگین. ( ناظم الاطباء ). غضبناک. خشم آلود. رجوع به غضب شود.