مترادف طوفان کردن : طوفان به پا کردن، غوغا کردن، قیامت کردن، شاهکار کردن، کاری خارق العاده انجام دادن
طوفان کردن
مترادف طوفان کردن : طوفان به پا کردن، غوغا کردن، قیامت کردن، شاهکار کردن، کاری خارق العاده انجام دادن
مترادف و متضاد
۱. طوفان بهپا کردن، غوغا کردن، قیامت کردن، شاهکار کردن
۲. کاری خارقالعاده انجام دادن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) کار بزرگ انجام دادن .
کلمات دیگر: