مترادف صورتخانه : نگارخانه، نگارستان
صورتخانه
مترادف صورتخانه : نگارخانه، نگارستان
مترادف و متضاد
نگارخانه، نگارستان
لغت نامه دهخدا
صورتخانه. [ رَ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) بتخانه. بُدّ :
گفتگوی گشت صورتخانه هرکه بازداشت
صورت چین چشم بر در گوش بر دیوار داشت.
گفتگوی گشت صورتخانه هرکه بازداشت
صورت چین چشم بر در گوش بر دیوار داشت.
خواجه آصفی ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
[عربی. فارسی]
۱. [منسوخ] اتاقی که بازیگران و نوازندگان تئاتر برای تغییر لباس یا گریم به آنجا می رفتند.
۲. [قدیمی، مجاز] بتخانه، بتکده.
۱. [منسوخ] اتاقی که بازیگران و نوازندگان تئاتر برای تغییر لباس یا گریم به آنجا می رفتند.
۲. [قدیمی، مجاز] بتخانه، بتکده.
کلمات دیگر: