برابر پارسی : فرجام پذیرفتن، انجام گرفتن، شدن
صورت پذیرفتن
برابر پارسی : فرجام پذیرفتن، انجام گرفتن، شدن
لغت نامه دهخدا
صورت پذیرفتن. [ رَ پ َ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) قبول کردن صورت. || در تداول عوام ، انجام یافتن. واقع شدن.
پیشنهاد کاربران
به اجرا درآمدن
صورت پذیرفتن : تحقق یافتن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 201 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 201 ) .
کلمات دیگر: