مترادف طرفه العین : لمحه، لحظه، یک چشم به هم زدن، آن
طرفه العین
مترادف طرفه العین : لمحه، لحظه، یک چشم به هم زدن، آن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
لمحه، لحظه، یک چشم به هم زدن، آن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) یک بار بهم زدن پلک چشم چشم بهم زدن بیک چشم زدن بیک چشم زد یا یک طرفه العین . بیک چشم زد : یک طرفه العین تقدیم و تاخیر نیفتد . به یک طرفه العین . در مدتی معادل یک چشم زدن : جبرئیل دست من بگرفت و مرا بیک طرفه العین باسمان اول برد . یا دریک طرفه العین . به یک طرفه العین : زصحن خاک در یک طرفه العین بر آمد تا قضای قاب قوسین . ( اسرارنامه عطار ) توضیح این کلمه را در تداول بضم طائ تلفظ کنند و خطاست .
یکبار بر هم زدن پلک چشم و کسانی که بضم طائ خوانند محض غلط .
یکبار بر هم زدن پلک چشم و کسانی که بضم طائ خوانند محض غلط .
فرهنگ معین
( طرفة العین ) (طَ فَ ةُ یا ةَ عَ ) (مص م . ) یک چشم برهم زدن ، یک آن .
(طَ فَ ةُ یا ةَ عَ) (مص م .) یک چشم برهم زدن ، یک آن .
لغت نامه دهخدا
( طرفةالعین ) طرفةالعین. [ طَ ف َ تُل ْ ع َ ] ( ع اِ مرکب ) یک باربر هم زدن پلک چشم ( و کسانی که بضم طاء خوانند محض غلط ). ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). چشم بهم زدن به یک دم. به یک چشم زدن. به یک چشم زد. || ( فرهنگستان ) چشم زخم. لحظه. چشم زد : و یک طرفةالعین هیچ طاعت از او فوت نشد. ( قصص الانبیاء ص 137 ). یک طرفةالعین تقدیم و تأخیر نیفتد. ( جهانگشای جوینی ).
فرهنگ عمید
( طرفةالعین ) یک چشم به هم زدن، یک آن، یک لحظه.
کلمات دیگر: