نمک سابیدن ٠ یا نمک پاشیدن ٠ نمک ریختن
نمک سودن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نمک سودن. [ ن َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) نمک سابیدن. || نمک پاشیدن. نمک ریختن :
در چشم اعتبار نمک سودن است و بس
در شوره زار علم اگر هست حاصلی.
در چشم اعتبار نمک سودن است و بس
در شوره زار علم اگر هست حاصلی.
صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: