کلمه جو
صفحه اصلی

به ترتیب


برابر پارسی : دهنادین

فارسی به انگلیسی

respectively, sequential

مترادف و متضاد

respectively (قید)
به ترتیب

فرهنگ فارسی ساره

دهنادین


پیشنهاد کاربران

در پی یکدیگر

در پی هم

in order

به ترتیب: به رده
به ترتیب: دکتر کزازی واژه ی " به رده" را در نوشته های خود به جای واژه ی " به ترتیب" بکار برده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 169 )

یک به یک ویکی و یکی، در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه ی به ترتیب بیشتر از کلمه ی اَپَسّا استفاده می شود اپسا در اصل ( از پس هم ) بوده است. مثال، در میوه فروشی، فروشنده میگه میوه ها را اپسا وردارد ( بردارد ) توکش نکند ( جدا نکند ) .

نظم، انضباط، الویت


کلمات دیگر: