برابر پارسی : پاک دامنان
اطهار
برابر پارسی : پاک دامنان
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
پاکان، جمع طاهر
( صفت ) جمع طاهر پاکان .
از نواحی حائل است و حائل میان دو ریگزار است بین جراد و اطهار .
( صفت ) جمع طاهر پاکان .
از نواحی حائل است و حائل میان دو ریگزار است بین جراد و اطهار .
فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (ص . ) جِ طاهر، پاکان .
لغت نامه دهخدا
اطهار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ طُهر، طهارت ، نقیض نجاست. نقیض حیض. ( از متن اللغة ). ج ِ طهر، پاکی از حیض و جز آن. ایام پاکی زن از حیض. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). روزهای رهائی زن از حیض. ( از متن اللغة ). و رجوع به طُهر شود. || ( ص ، اِ ) ج ِ طاهر. ( متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ طاهر، پاکیزه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پاکها و پاکیزه ها. ( فرهنگ نظام ). رجوع به طاهر شود.
- ائمه اطهار ؛ امامان پاک و معصوم. دوازده امام شیعیان.
- دین اطهار ؛ دین پاکان :
خدایگان زمان و زمین مظفر دین
که ظاهر است بر اعلاء دین اطهارش.
اطهار. [ اِطْ طِ ] ( ع مص ) غسل کردن از حیض. ( از متن اللغة ). تَطَهﱡر. ( متن اللغة ). پاک کردن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). || اطهار از گناه ؛ منزه شدن و دست بازداشتن از آن. ( از متن اللغة ).
اطهار. [ اَ ] ( اِخ ) از نواحی حائل است و حائل میان دو ریگزار است بین جراد و اطهار. ( از معجم البلدان ).
- ائمه اطهار ؛ امامان پاک و معصوم. دوازده امام شیعیان.
- دین اطهار ؛ دین پاکان :
خدایگان زمان و زمین مظفر دین
که ظاهر است بر اعلاء دین اطهارش.
سعدی.
اطهار. [ اِطْ طِ ] ( ع مص ) غسل کردن از حیض. ( از متن اللغة ). تَطَهﱡر. ( متن اللغة ). پاک کردن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). || اطهار از گناه ؛ منزه شدن و دست بازداشتن از آن. ( از متن اللغة ).
اطهار. [ اَ ] ( اِخ ) از نواحی حائل است و حائل میان دو ریگزار است بین جراد و اطهار. ( از معجم البلدان ).
اطهار. [ اَ ] (اِخ ) از نواحی حائل است و حائل میان دو ریگزار است بین جراد و اطهار. (از معجم البلدان ).
اطهار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ طُهر، طهارت ، نقیض نجاست . نقیض حیض . (از متن اللغة). ج ِ طهر، پاکی از حیض و جز آن . ایام پاکی زن از حیض . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). روزهای رهائی زن از حیض . (از متن اللغة). و رجوع به طُهر شود. || (ص ، اِ) ج ِ طاهر. (متن اللغة) (ناظم الاطباء). ج ِ طاهر، پاکیزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پاکها و پاکیزه ها. (فرهنگ نظام ). رجوع به طاهر شود.
- ائمه ٔ اطهار ؛ امامان پاک و معصوم . دوازده امام شیعیان .
- دین اطهار ؛ دین پاکان :
خدایگان زمان و زمین مظفر دین
که ظاهر است بر اعلاء دین اطهارش .
- ائمه ٔ اطهار ؛ امامان پاک و معصوم . دوازده امام شیعیان .
- دین اطهار ؛ دین پاکان :
خدایگان زمان و زمین مظفر دین
که ظاهر است بر اعلاء دین اطهارش .
سعدی .
اطهار. [ اِطْ طِ ] (ع مص ) غسل کردن از حیض . (از متن اللغة). تَطَهﱡر. (متن اللغة). پاک کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || اطهار از گناه ؛ منزه شدن و دست بازداشتن از آن . (از متن اللغة).
فرهنگ عمید
= طاهر
طاهر#NAME?
کلمات دیگر: