برابر پارسی : گفتن، روشن کردن، بازگو کردن، آگهی دادن | آگاه کردن، آگهی دادن
اظهار داشتن
برابر پارسی : گفتن، روشن کردن، بازگو کردن، آگهی دادن | آگاه کردن، آگهی دادن
فارسی به انگلیسی
submit
فارسی به عربی
قل , هالة
سریع
سریع
قل , هالة
مترادف و متضاد
ادا کردن، اظهار کردن، بیان کردن، اظهار داشتن، ابراز کردن، ابراز داشتن
اعلام کردن، گفتن، اعلان کردن، اظهار کردن، اظهار داشتن، شناساندن
سخن گفتن، ملاحظه کردن، اظهار داشتن، اظهار نظریه دادن
سخن گفتن، گفتن، بیان کردن، صحبت کردن، اظهار داشتن، حرف زدن
اظهار کردن، تعیین کردن، توضیح دادن، اظهار داشتن، جزء به جزء شرح دادن
فرهنگ فارسی
بیان کردن . باز گفتن
لغت نامه دهخدا
اظهار داشتن. [ اِ ت َ ] ( مص مرکب ) بیان کردن. بازگفتن. رجوع به اظهار و اظهار کردن شود.
پیشنهاد کاربران
بیان داشتن
عنوان داشتن
کلمات دیگر: