نیزه زدن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
حربة , رمح
مترادف و متضاد
نیشتر زدن، نیزه زدن
نیزه زدن، سریعا رفتن، رحلت کردن، با چیز نوک تیز سوراخ کردن
فرهنگ فارسی
(مصدر ) ۱ - با نیزه جنگیدن . ۲ - از کسی با پر رویی چیزی گرفتن تیغ زدن نیزه بند کردن .
کلمات دیگر: