انزع احشاء , عادم
نیروی چیزی را گرفتن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
تمام کردن، خسته کردن، سپری کردن، تهی کردن، با دقت به کردن، نیروی چیزی را گرفتن، از پای در اوردن
خالی کردن، تهی کردن، شکم دریدن، نیروی چیزی را گرفتن، روده یا چشم و غیره را در اوردن
کلمات دیگر: