حامی، سپر، پوشش، حفاظ، تخته، محفظه، پوشش محافظ
پوشش محافظ
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
پوششی سطحی که از قطعه در برابر سایش و خوردگی و اکسایش محافظت میکند
فرهنگستان زبان و ادب
{protective coating, protective finishing} [خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششی سطحی که از قطعه در برابر سایش و خوردگی و اکسایش محافظت می کند
کلمات دیگر: