کلمه جو
صفحه اصلی

خیال پرور

فارسی به انگلیسی

dreamy, ideologist, moonstruck

مترادف و متضاد

poet (اسم)
شاعر، سراینده، خیال پرور، خیال پرست، سخنور، چکامه سرا

fancier (اسم)
خیال اندیش، خیال باف، خیال پرور، خیال پرست، خیال باز

daydreamer (اسم)
خیال اندیش، خیال باف، خیال پرور، خیال پرست

romantic (اسم)
خیال پرور، خیال پرست

utopian (اسم)
خیال پرور، خیال پرست

romanticist (اسم)
خیال پرور، خیال پرست، هنرمند رومانتیک

فرهنگ فارسی

پروراننده خیال عشق بخیال

لغت نامه دهخدا

خیال پرور. [ خ َ / خیا پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) پروراننده خیال. آنکه بدنبال تخیل خود میرود. آنکه بر بال خیال میپرد. آنکه فانوس خیال های دور و دراز را روشن می کند. آنکه در ذهن پندارهای دور از واقع ترتیب میدهد.

پیشنهاد کاربران

خیال اندیش


کلمات دیگر: