کلمه جو
صفحه اصلی

سلطه حکومت کردن

مترادف و متضاد

sway (فعل)
تاب خوردن، در نوسان بودن، سلطه حکومت کردن، متمایل شدن به عقیده ای، این سو و ان سو جنبیدن


کلمات دیگر: