کلمه جو
صفحه اصلی

واگرایی

فارسی به انگلیسی

divergence

مترادف و متضاد

divergence (اسم)
انشعاب، تباین، واگرایی

فرهنگ فارسی

در جامعه‌شناسی زبان و زبان‌شناسی تاریخی، فرایند تغییر و تحول و دور شدن گویش‌ها و زبان‌ها از یکدیگر


تباعد، دوری
دوری تباعد .

لغت نامه دهخدا

واگرایی. [ گ ِ ] ( حامص مرکب ) تباعد. ( لغات فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

تباعد، دوری.

فرهنگستان زبان و ادب

{divergence} [زبان شناسی] در جامعه شناسی زبان و زبان شناسی تاریخی، فرایند تغییر و تحول و دور شدن گویش ها و زبان ها از یکدیگر

پیشنهاد کاربران

دوری

متضاد همگرایی

از دید توسعه اقتصادی واگرایی را توضیح دهید.


کلمات دیگر: