هم بندی
فارسی به انگلیسی
دانشنامه عمومی
هم بندی (طناب). به تاباندن نخ به دو سر یک طناب یا دو طناب یا محور بخو برای جلوگیری از افشان شدن سر طناب یا طناب ها هم بندی می گویند.
هم بندی پلهٔ راهنما: نوعی هم بندی که در آن یک سر رشته بیرون می ماند و سر دیگر رشته به صورت عدد هشت انگلیسی از میان دو طناب دو تا دوازده بار می گذرد و سرانجام به سر بیرون مانده گره می خورد
هم بندی تابیده: نوعی هم بندی که محکم تر از هم بندی تخت است و شروع آن مانند دیگر انواع همبندی است، اما در انتها قبل از گره زدن دو سر رشته، آنها را چند بار در امتداد دو طناب اصلی می تابانند و سپس گره می زنند
هم بندی تخت: نوعی هم بندی که در آن یک سر رشته به صورت چشمی درمی آید و سر دیگر از داخل آن می گذرد و با تاباندن رشته به دور طناب و محکم کردن آن، دو طناب به هم بسته می شود
هم بندی چشمی: نوعی مهار برای بستن چشمی طناب به یک میله که در آن رشتهٔ متصل کننده بارها از زیر و روی چشمی و دور میله می گذرد و سرانجام گره می خورد.
هم بندی حلقوی: نوعی هم بندی که در آن با قرار دادن دو سر یک طناب در جهت مخالف یکدیگر و محکم بستن محل تقاطع آنها حلقه ایجاد می کنند
هم بندی نردبانی: نوعی هم بندی که در آن ریسمان هم بندی را به سیاق نردبان های طنابی به صورت هشت انگلیسی دور دو طناب می بندند.
هم بندی نوعی بستن نیمه موقت طناب ها به هم است و به ویژه برای طناب هایی مربوط به بارهای سنگین توصیه می شوند.
هم بندی پلهٔ راهنما: نوعی هم بندی که در آن یک سر رشته بیرون می ماند و سر دیگر رشته به صورت عدد هشت انگلیسی از میان دو طناب دو تا دوازده بار می گذرد و سرانجام به سر بیرون مانده گره می خورد
هم بندی تابیده: نوعی هم بندی که محکم تر از هم بندی تخت است و شروع آن مانند دیگر انواع همبندی است، اما در انتها قبل از گره زدن دو سر رشته، آنها را چند بار در امتداد دو طناب اصلی می تابانند و سپس گره می زنند
هم بندی تخت: نوعی هم بندی که در آن یک سر رشته به صورت چشمی درمی آید و سر دیگر از داخل آن می گذرد و با تاباندن رشته به دور طناب و محکم کردن آن، دو طناب به هم بسته می شود
هم بندی چشمی: نوعی مهار برای بستن چشمی طناب به یک میله که در آن رشتهٔ متصل کننده بارها از زیر و روی چشمی و دور میله می گذرد و سرانجام گره می خورد.
هم بندی حلقوی: نوعی هم بندی که در آن با قرار دادن دو سر یک طناب در جهت مخالف یکدیگر و محکم بستن محل تقاطع آنها حلقه ایجاد می کنند
هم بندی نردبانی: نوعی هم بندی که در آن ریسمان هم بندی را به سیاق نردبان های طنابی به صورت هشت انگلیسی دور دو طناب می بندند.
هم بندی نوعی بستن نیمه موقت طناب ها به هم است و به ویژه برای طناب هایی مربوط به بارهای سنگین توصیه می شوند.
wiki: هم بندی (طناب)
واژه هَمبَندی می تواند در موارد زیر بکار رود:
همبندی (معماری) یک شیوهٔ فنی در اغلب سازه های باستانی که در آن از اتصالات بلوک های سنگی استفاده می شد
دو شخص که با هم در یک بند زندان اقامت دارند
هم بندی نحوه آرایش ارتباطات در رایانه
همبندی (معماری) یک شیوهٔ فنی در اغلب سازه های باستانی که در آن از اتصالات بلوک های سنگی استفاده می شد
دو شخص که با هم در یک بند زندان اقامت دارند
هم بندی نحوه آرایش ارتباطات در رایانه
wiki: هم بندی
همبندی (معماری). همبندی (به انگلیسی: Anathyrosis) یک شیوهٔ فنی در اغلب سازه های باستانی است که در آن از اتصالات بلوک های سنگی استفاده می شد.
در این روش، حاشیه های دو سطحی را که می خواستند روی هم بگذارند را هموار ساخته و میان شان را به صورت زبره تراش باقی می گذاشتند تا خوب روی هم جفت شوند اما رویهٔ همهٔ سنگ ها را به دقت تراشیده و پاک می کردند.
در این روش، حاشیه های دو سطحی را که می خواستند روی هم بگذارند را هموار ساخته و میان شان را به صورت زبره تراش باقی می گذاشتند تا خوب روی هم جفت شوند اما رویهٔ همهٔ سنگ ها را به دقت تراشیده و پاک می کردند.
wiki: همبندی (معماری)
همبندی (نظریه گراف). در ریاضیات و علوم کامپیوتر، همبندی (به انگلیسی: Connectivity) یکی از مفاهیم اولیهٔ نظریهٔ گراف است: همبندی به دنبال حداقل تعداد رأس ها یا یال هایی است که با حذفشان، ارتباط رأس های باقی مانده از بین برود. این مبحث تا حد زیادی به مسئله های شبکه شاره مربوط است. همبندی یک گراف، یک مقیاس مهم برای سنجش میزان کمتر بودن خطاهایش به عنوان یک شبکه است.
عدد همبند رأسی و عدد همبند یالی یک گراف ناهمبند هر دو برابر صفر هستند.
1-همبند با همبند بودن هم معنی است.
یک گراف کامل با n رأس دارای عدد همبند یالی برابر با N-1 هست. هر گراف ساده ی دیگر n رأسی، عدد همبند یالی کمتری دارد.
در یک درخت، عدد همبند یالی محلی بین هر دو جفت از رأس ها برابر با 1 است.
در یک گراف بدون جهت G {\displaystyle G} ، دو رأس u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} را متصل می نامیم اگر گراف G {\displaystyle G} مسیری از u {\displaystyle u} به v {\displaystyle v} داشته باشد. در غیر این صورت، آن ها غیرمتصل نامیده می شوند. اگر دو رأس با مسیری به طول یک (یک یال) به هم متصل باشند، رأس ها، مجاور(همسایه) نامیده می شوند. به یک گراف همبند می گوییم، اگر هر دو رأس دلخواه آن (از طریق حداقل یک مسیر) به هم متصل باشند.یک مؤلفهٔ همبندی یک زیرگراف همبند ماکسیمال از G {\displaystyle G} است. هر رأس و یالی به یک مؤلفهٔ همبندی مربوط است.
اگر در یک گراف جهت دار، جایگزین کردن تمام یال های جهت دار با یال های بدون جهت منجر به ساخت یک گراف همبند (بدون جهت) شود، در این صورت به این گراف جهت دار همبند ضعیف می گوییم.به عبارت دیگر این گراف همبند است اگر به ازای هر دو رأس دلخواه u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} ، مسیری جهت دار از u {\displaystyle u} به v {\displaystyle v} یا از v {\displaystyle v} به u {\displaystyle u} ، وجود داشته باشد.این گراف را قویاً همبند می نامیم، اگر به ازای هر دو رأس دلخواه u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} ، مسیری جهت دار هم از u {\displaystyle u} به v {\displaystyle v} و هم از v {\displaystyle v} به u {\displaystyle u} داشته باشیم. مؤلفه های قوی، زیرگراف های قویاً همبند ماکسیمال هستند.
یک برش، رأس برشی، یا مجموعهٔ جداکنندهٔ گراف همبند G {\displaystyle G} ، مجموعه ای از رئوس است که با حذفشان گراف G {\displaystyle G} ناهمبند می شود. عدد همبندی یا عدد همبند رأسی که با κ ( G ) {\displaystyle \kappa (G)} نشان داده می شود (و G در آن گراف کامل نیست) تعداد مینیمال رأس های برشی است. یک گراف k-همبند یا k-همبند رأسی نامیده می شود اگر تعداد رئوس همبندی آن، حداقل k باشد. این بدین معنی است که گراف G {\displaystyle G} را زمانی k-همبند می نامیم که در آن، یک مجموعه ی k-1 عضوی از رأس هایی که با حذفشان گراف، ناهمبند می شود، وجود نداشته باشد. یک گراف کامل با n رأس که با K n {\displaystyle K_{n}} نشان داده می شود، هیچ رأس برشی ندارد، ولی بنابر قرارداد داریم κ ( K n ) = n − 1 {\displaystyle \kappa (K_{n})=n-1} . رأس برشی رئوس u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} مجموعه ای از رأس ها است که با حذف کردنشان، ارتباط بین u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} قطع می شود. عدد همبندی محلی κ ( u , v ) {\displaystyle \kappa (u,v)} برابر با کمترین تعداد رئوس برشی است که با حذفشان، ارتباط u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} قطع می شود. همبندی محلی برای گراف های بدون جهت، متقارن است κ ( u , v ) = κ ( v , u ) {\displaystyle \kappa (u,v)=\kappa (v,u)} . علاوه بر این به استثنای گراف های کامل، κ ( G ) {\displaystyle \kappa (G)} به ازای هر دوانتخاب دلخواه از رأس های u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} برابر است با حداقل κ ( u , v ) {\displaystyle \kappa (u,v)} .
عدد همبند رأسی و عدد همبند یالی یک گراف ناهمبند هر دو برابر صفر هستند.
1-همبند با همبند بودن هم معنی است.
یک گراف کامل با n رأس دارای عدد همبند یالی برابر با N-1 هست. هر گراف ساده ی دیگر n رأسی، عدد همبند یالی کمتری دارد.
در یک درخت، عدد همبند یالی محلی بین هر دو جفت از رأس ها برابر با 1 است.
در یک گراف بدون جهت G {\displaystyle G} ، دو رأس u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} را متصل می نامیم اگر گراف G {\displaystyle G} مسیری از u {\displaystyle u} به v {\displaystyle v} داشته باشد. در غیر این صورت، آن ها غیرمتصل نامیده می شوند. اگر دو رأس با مسیری به طول یک (یک یال) به هم متصل باشند، رأس ها، مجاور(همسایه) نامیده می شوند. به یک گراف همبند می گوییم، اگر هر دو رأس دلخواه آن (از طریق حداقل یک مسیر) به هم متصل باشند.یک مؤلفهٔ همبندی یک زیرگراف همبند ماکسیمال از G {\displaystyle G} است. هر رأس و یالی به یک مؤلفهٔ همبندی مربوط است.
اگر در یک گراف جهت دار، جایگزین کردن تمام یال های جهت دار با یال های بدون جهت منجر به ساخت یک گراف همبند (بدون جهت) شود، در این صورت به این گراف جهت دار همبند ضعیف می گوییم.به عبارت دیگر این گراف همبند است اگر به ازای هر دو رأس دلخواه u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} ، مسیری جهت دار از u {\displaystyle u} به v {\displaystyle v} یا از v {\displaystyle v} به u {\displaystyle u} ، وجود داشته باشد.این گراف را قویاً همبند می نامیم، اگر به ازای هر دو رأس دلخواه u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} ، مسیری جهت دار هم از u {\displaystyle u} به v {\displaystyle v} و هم از v {\displaystyle v} به u {\displaystyle u} داشته باشیم. مؤلفه های قوی، زیرگراف های قویاً همبند ماکسیمال هستند.
یک برش، رأس برشی، یا مجموعهٔ جداکنندهٔ گراف همبند G {\displaystyle G} ، مجموعه ای از رئوس است که با حذفشان گراف G {\displaystyle G} ناهمبند می شود. عدد همبندی یا عدد همبند رأسی که با κ ( G ) {\displaystyle \kappa (G)} نشان داده می شود (و G در آن گراف کامل نیست) تعداد مینیمال رأس های برشی است. یک گراف k-همبند یا k-همبند رأسی نامیده می شود اگر تعداد رئوس همبندی آن، حداقل k باشد. این بدین معنی است که گراف G {\displaystyle G} را زمانی k-همبند می نامیم که در آن، یک مجموعه ی k-1 عضوی از رأس هایی که با حذفشان گراف، ناهمبند می شود، وجود نداشته باشد. یک گراف کامل با n رأس که با K n {\displaystyle K_{n}} نشان داده می شود، هیچ رأس برشی ندارد، ولی بنابر قرارداد داریم κ ( K n ) = n − 1 {\displaystyle \kappa (K_{n})=n-1} . رأس برشی رئوس u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} مجموعه ای از رأس ها است که با حذف کردنشان، ارتباط بین u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} قطع می شود. عدد همبندی محلی κ ( u , v ) {\displaystyle \kappa (u,v)} برابر با کمترین تعداد رئوس برشی است که با حذفشان، ارتباط u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} قطع می شود. همبندی محلی برای گراف های بدون جهت، متقارن است κ ( u , v ) = κ ( v , u ) {\displaystyle \kappa (u,v)=\kappa (v,u)} . علاوه بر این به استثنای گراف های کامل، κ ( G ) {\displaystyle \kappa (G)} به ازای هر دوانتخاب دلخواه از رأس های u {\displaystyle u} و v {\displaystyle v} برابر است با حداقل κ ( u , v ) {\displaystyle \kappa (u,v)} .
wiki: همبندی (نظریه گراف)
فرهنگستان زبان و ادب
{seizing} [حمل ونقل دریایی] تاباندن نخ به دو سر یک طناب یا دو طناب یا محور بخو برای جلوگیری از افشان شدن سر طناب یا طناب ها
گویش مازنی
/ham bandi/ دو اسب یا دو حیوان را با یک افسار بستن
دو اسب یا دو حیوان را با یک افسار بستن
پیشنهاد کاربران
به توپولوژی رجوع شود
همبندی. آنکه با دیگری در یک بند زندان است.
به زبان پارسی میانه یا پهلوی هَمبندیشن که همنگاره ی آن به فارسی نو همان همبندش می باشد به چم ( معنی ) ارتباط یا تماس یا پیوستگی آمده. پیوندیشن نیز به معنی رابطه یا خویشاوندیِ میان تن ها و پدیده ها و رویدادها آمده.
معنی ی دیگر هم بندی این است که وقتی دو زندانی پیشهم و در یک سلول ، زندان یا قفس هستند به انها هم بند میگویند
کلمات دیگر: