یک مرتبه
فارسی به انگلیسی
suddenly
once
فارسی به عربی
عندما , لفترة قصیرة , مجموعة
مترادف و متضاد
یکبار دیگر، سابقا، یک مرتبه، فقط یکبار، یکوقتی
فورا، یک مرتبه
کلا، یکهو، یک مرتبه، یکدفعه
یک مرتبه، بلادرنگ
یک مرتبه
یک مرتبه، یکجا
فرهنگ فارسی
۱- یکدفعه ناگهان بغتا . ۲- (صفت ) ساختمانی که فقط دارای یک طبقه باشد.
لغت نامه دهخدا
یک مرتبه. [ ی َ / ی ِ م َ ت َ ب َ / ب ِ ] ( ق مرکب ) یک بار. ( یادداشت مؤلف ). یک دفعه. || ناگهان. فجاءةً. یک هو. ( یادداشت مؤلف ). || ( ص مرکب ) یک طبقه. یک اشکوبه. ( یادداشت مؤلف ). ساختمان که دارای یک طبقه باشد. رجوع به مرتبه شود.
پیشنهاد کاربران
یکهو، یهو، یکپا، یکباره ، به یک باره
کلمات دیگر: