one-horse
یک اسبه
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بی مایه، یک اسبه، مخصوص یک اسب، بدتبار
فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱- دارای یک اسب . ۲- یک تنه یکه به تنهایی یک اسبه در دو ساعته گیرد سه بعد عالم چون از سپهر چارم اعلام مهرانور. (خاقانی ) ۳ - (اسم ) آفتاب .
فرهنگ معین
( ~. اَ بِ ) (اِ. ) (ص مر. ) ۱ - دارای یک اسب . ۲ - یک تنه ، به تنهایی . ۳ - (اِ. ) آفتاب .
لغت نامه دهخدا
یک اسبه. [ ی َ / ی ِ اَ ب َ / ب ِ ] ( ص نسبی ) سوار تنها. ( ناظم الاطباء ). سوار تنها را هم می گویند. ( برهان ). تک سوار. || شخصی را گویند که یک اسب داشته باشد. ( برهان ). یک سواره :
تو مردی یک اسبه نهفته نژاد
به تو چون دهد چون بدیشان نداد.
روز یک اسبه بر قضا رانده ست
وآتش از روی خنجر افشانده ست.
چون از سپهر چارم اعلام مهر انور.
دوران دواسبه را بماند.
خورشیدسان سر اینک بر کف نهاده ام.
شاه یک اسبه بر فلک خون ریخت دی را نیست شک
آنک سلاحش یک به یک بر قلب هیجا ریخته.
بر ماهی آسمان برافکند.
تو مردی یک اسبه نهفته نژاد
به تو چون دهد چون بدیشان نداد.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
|| بهادرانه ، از عالم یک تنه. ( آنندراج ). یک تنه و این برای نشان دادن دلیری و دلاوری بسیار است : روز یک اسبه بر قضا رانده ست
وآتش از روی خنجر افشانده ست.
خاقانی.
یک اسبه در دو ساعت گیرد سه بعداقلیم چون از سپهر چارم اعلام مهر انور.
خاقانی.
زآنجا که چنان یک اسبه رانددوران دواسبه را بماند.
نظامی.
خود را یک اسبه بر سر افلاک می زنم خورشیدسان سر اینک بر کف نهاده ام.
طالب آملی ( از آنندراج ).
|| کنایه از آفتاب عالمتاب. ( برهان ) ( از آنندراج ). آفتاب. ( ناظم الاطباء ). کنایه از آفتاب باشد. یک سواره. ( انجمن آرا ) : شاه یک اسبه بر فلک خون ریخت دی را نیست شک
آنک سلاحش یک به یک بر قلب هیجا ریخته.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 379 ).
سلطان یک اسبه سایه چتربر ماهی آسمان برافکند.
خاقانی.
فرهنگ عمید
۱. ویژگی کسی که با یک اسب می تازد.
۲. ویژگی آن که یک اسب دارد.
۳. [مجاز] حقیر و پست.
۴. (قید ) [مجاز] تنها: خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته / یک اسبه بر گوی فلک میدان نو پرداخته (خاقانی: ۳۸۷ ).
۵. (قید ) در حال تاختن با یک اسب.
۲. ویژگی آن که یک اسب دارد.
۳. [مجاز] حقیر و پست.
۴. (قید ) [مجاز] تنها: خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته / یک اسبه بر گوی فلک میدان نو پرداخته (خاقانی: ۳۸۷ ).
۵. (قید ) در حال تاختن با یک اسب.
کلمات دیگر: