میزان، سطح، تراز، سویه، یک دست، هم تراز، سطح برابر، هدف گیری، الت ترازگیری، ترازسازی
هدف گیری
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
بدقت نگریستن نشانه پیش ازانداختن تیروگلوله: (( شکاریهای آلمانی روش جدیدی برای هدف گیری هواپیماهای بمباران دشمن اتخاذکردند. ) )
کلمات دیگر: