کلمه جو
صفحه اصلی

یک بارهای

مترادف و متضاد

suddenly (قید)
ناگهان، غفلتا، یک بارهای، اتفاقا، سرزده، بطور غافلگیر

at once (قید)
یکسره، فورا، یک بارهای


کلمات دیگر: