کلمه جو
صفحه اصلی

هرزه کردن

فارسی به انگلیسی

corrupt, deprave

مترادف و متضاد

debauch (فعل)
فاسد کردن، خراب کردن، هرزه کردن، الواطی کردن


کلمات دیگر: