کلمه جو
صفحه اصلی

هم تراز

فارسی به انگلیسی

co-ordinate, coordinate, equal, even, peer, up


co-ordinate, coordinate, equal, even, peer, up, corresponding, horizontal, level

مترادف و متضاد

level (اسم)
میزان، سطح، تراز، سویه، یک دست، هم تراز، سطح برابر، هدف گیری، الت ترازگیری، ترازسازی

yokefellow (اسم)
شریک، یار، رفیق، هم تراز، شریک زندگی

فرهنگ فارسی

هم طراز برابر

لغت نامه دهخدا

هم تراز. [ هََ ت َ ] ( ص مرکب ) هم طراز. برابر. هم سطح. یکسان. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به هم ترازو شود.

فرهنگ عمید

هم‌طراز#NAME?


= هم طراز

پیشنهاد کاربران

همالان


کلمات دیگر: