هم اوا
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
هم نوا، هم اهنگ، موزون، هم اوا
هم اوا
فرهنگ فارسی
( هم آوا ) هم صدا دو چیز که صدایشان هم آهنگ و بموازات یکدیگر بر آید یا دو کس که با یکدیگر آواز خوانند
لغت نامه دهخدا
( هم آوا ) هم آوا. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم صدا. دو چیز که صدایشان هم آهنگ و به موازات یکدیگر برآید، یا دو کس که با یکدیگر آواز خوانند :
بر گلت آشفته ام ، بگذار تا در باغ وصل
زاغ بانگی می کنم بلبل هم آواییم نیست .
بر گلت آشفته ام ، بگذار تا در باغ وصل
زاغ بانگی می کنم بلبل هم آواییم نیست .
سعدی.
رجوع به هم آواز شود.دانشنامه عمومی
هم آوا. هم آوا به واژه هایی می گویند که در تلفظ شبیه هم باشند، مثل (خوار، خار - خورده، خرده - خاستن، خواستن). نوع دیگری از کلمات هم آوا وجود دارند که علاوه بر تلفظ مشابه، یکسان نیز نوشته می شوند ولی معانی مختلفی را می تواند منظور کند، مثل (شیر، گاز، تند و ...). به این دسته از لغات چندمعنایی می گویند.
wiki: هم آوا
فرهنگستان زبان و ادب
هم آوا
{homophone} [زبان شناسی] هریک از دو یا چند واژه ای که از نظر آوایی یکسان، ولی معنی و گاه نوشتار متفاوت دارند
{homophonic} [زبان شناسی] دارای تلفظ یکسان
{homophone} [زبان شناسی] هریک از دو یا چند واژه ای که از نظر آوایی یکسان، ولی معنی و گاه نوشتار متفاوت دارند
{homophonic} [زبان شناسی] دارای تلفظ یکسان
پیشنهاد کاربران
هم صدا، هم اواز
همه تکالیف رو خیلی خوب و با دقت انجام دادید
کلمات دیگر: