مترادف هم اهنگی : ( هم آهنگی ) تناسب، تجانس، سازگاری، توافق، موافقت، وفاق، هم دلی، همسازی، هم سویی، هم نوایی
هم اهنگی
مترادف هم اهنگی : ( هم آهنگی ) تناسب، تجانس، سازگاری، توافق، موافقت، وفاق، هم دلی، همسازی، هم سویی، هم نوایی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اتفاقیة , انسجام , ایقاع , حفلة موسیقیة
مترادف و متضاد
اصلاح کردن، توافق، پیمان، سازش، موافقت، مصالحه، اشتی دادن، دلخواه، طیب خاطر، قرار، پیمان غیر رسمی بین المللی، متفق بودن، نهاد، هم اهنگی
تطبیق، همسازی، هم اهنگی، ساز، توازن، هارمونی
هم اهنگی، تناسب، هم پایگی، موزونی
هم اهنگی، اهنگ، وزن، افول
هم اهنگی، هم صدایی، توافق صدا
هم اهنگی، کنسرت، ساز واواز، انجمن ساز واواز
اتفاق، هم اهنگی، اتحاد، هم صدایی، یک صدایی، هماوایی
هم اهنگی، انطباق، هم زمانی، هم عصری، تقارن، همگاهی
موافقت، هم اهنگی، فهرست، مطابقت، کشف اللغات، تطبیق نامه، هم شیبی، راهنمای مطالب و موضوعات کتاب
فرهنگ فارسی
( هم آهنگی ) ۱- توافق وتناسب وارتباط چندصدای مختلف در آن واحد. توضیح بشر سر رشت. این علم را در طبیعت پیدا کردن و در صدد تکمیل و تدوین آن بر آمده تا علمی جداگانه شده است . اولین کنجکاوی انسان برای پیدا کردن هماهنگی اصوات در قرون وسطی شروع شده و رفته رفته ترقی کردن تا آنکه در قرن هفدهم میلادی تدوین شده و موسیقیدانهای بزرگ اروپایی قطعات موسیقی خود را بوسیل. تکمیل این فن مقبول و پسندیده تر از ترکیبات سابق کردند . عنصر اصلی این علم توافقهاست و آنها چند نوت مختلف است که در یک آن با هم شنیده میشود . توافقها ممکن است از دو یا سه یا چهار یا پنج صدای مختلف تشکیل شود و دراین صورت توافقات دو صدایی و چهار صدایی و پنج صدایی موسوم میشود... ۲ - اتحاداتفاق .
۱- توافق وتناسب وارتباط چندصدای مختلف در آن واحد. توضیح بشر سر رشت. این علم را در طبیعت پیدا کردن و در صدد تکمیل و تدوین آن بر آمده تا علمی جداگانه شده است . اولین کنجکاوی انسان برای پیدا کردن هماهنگی اصوات در قرون وسطی شروع شده و رفته رفته ترقی کردن تا آنکه در قرن هفدهم میلادی تدوین شده و موسیقیدانهای بزرگ اروپایی قطعات موسیقی خود را بوسیل. تکمیل این فن مقبول و پسندیده تر از ترکیبات سابق کردند . عنصر اصلی این علم توافقهاست و آنها چند نوت مختلف است که در یک آن با هم شنیده میشود . توافقها ممکن است از دو یا سه یا چهار یا پنج صدای مختلف تشکیل شود و دراین صورت توافقات دو صدایی و چهار صدایی و پنج صدایی موسوم میشود... ۲ - اتحاداتفاق .
۱- توافق وتناسب وارتباط چندصدای مختلف در آن واحد. توضیح بشر سر رشت. این علم را در طبیعت پیدا کردن و در صدد تکمیل و تدوین آن بر آمده تا علمی جداگانه شده است . اولین کنجکاوی انسان برای پیدا کردن هماهنگی اصوات در قرون وسطی شروع شده و رفته رفته ترقی کردن تا آنکه در قرن هفدهم میلادی تدوین شده و موسیقیدانهای بزرگ اروپایی قطعات موسیقی خود را بوسیل. تکمیل این فن مقبول و پسندیده تر از ترکیبات سابق کردند . عنصر اصلی این علم توافقهاست و آنها چند نوت مختلف است که در یک آن با هم شنیده میشود . توافقها ممکن است از دو یا سه یا چهار یا پنج صدای مختلف تشکیل شود و دراین صورت توافقات دو صدایی و چهار صدایی و پنج صدایی موسوم میشود... ۲ - اتحاداتفاق .
لغت نامه دهخدا
( هم آهنگی ) هم آهنگی. [ هََ هََ ] ( حامص مرکب ) هم قصدی. همراهی. موافقت. ( یادداشت مؤلف ) :
در آن پرده که شیرین ساختی ساز
هم آهنگیش کردی شه به آواز.
در آن پرده که شیرین ساختی ساز
هم آهنگیش کردی شه به آواز.
نظامی.
رجوع به هم آهنگ شود.فرهنگستان زبان و ادب
{harmony, harmonie (fr. )} [عمومی] سازگاری اجزا با یکدیگر
پیشنهاد کاربران
منطباق
Coordination
تناسب
متوازی بودن کلمات، تناسب داشتن
سامان، ساماندهی، یکنواختی، یکنواخت سازی
همسازی
هارمونی
کلمات دیگر: