گشنیز کوهی. [ گ ِ زِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام نوعی از نبات مخلصه است. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). اسم فارسی تخم مخلصه است. ( تحفه حکیم مؤمن ).
گشنیز کوهی
لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
گِشْنیزِ کوهی (Sanguisorba minor)
گیاهی علفی، با نام علمی Sanguisorba minor، به ارتفاع ۳۰ تا ۶۰ سانتی متر، دارای ساقه ای به رنگ سبز مایل به قرمز. از تیره گل سرخ است. غالباً با سبزی های خوراکی پرورش می یابد و در سالاد مصرف می شود. اشتهاآور، مدر و دارای اثر قابض اندک، بندآورندۀ خون و ضد نزله است. در فارس، آذربایجان، همدان، کرمان و تهران می روید.
گیاهی علفی، با نام علمی Sanguisorba minor، به ارتفاع ۳۰ تا ۶۰ سانتی متر، دارای ساقه ای به رنگ سبز مایل به قرمز. از تیره گل سرخ است. غالباً با سبزی های خوراکی پرورش می یابد و در سالاد مصرف می شود. اشتهاآور، مدر و دارای اثر قابض اندک، بندآورندۀ خون و ضد نزله است. در فارس، آذربایجان، همدان، کرمان و تهران می روید.
wikijoo: گشنیز_کوهی
جدول کلمات
تالکی
پیشنهاد کاربران
در زبان لری بختیاری به معنی
گیاهی که از آن جارو درست می کنند
gesh niz
گیاهی که از آن جارو درست می کنند
gesh niz
کلمات دیگر: