کلمه جو
صفحه اصلی

داریخماخ

پیشنهاد کاربران

حالتی بین دلتنگی و بی حوصلگی نه این است و نه آن هم این است و هم ان

یه حس بین دلتنگی و بی حوصلگی. یه چیزی بین این دوتا

داریخماخ= دار یخماخ
دار به معنی تنگ بودن
داریخماخ در معنی بین دلتنگی و بی حوصلگی و افسردگی کوتاه مدت
در مفهوم حسی است که خیال میکنی در قفسی و جهان برای تو تنگ است و این وضعیت را دوست نداری میخواهی از وضعیت موجود فرار کنی

داریخماخ یک واژه ی تر کی است به معنی دلتنگی و دلتنگ شدن.

دارخماخ یا داریخماخ همزمان ( بی حوصلگی بی قراری حس بد روحی و نگرانی ) رو میگن . افسردگی نیست . ولی میشه از افسردگی ایجاد بشه .

مادرتورکی افشاری واژه داریخما نداریم ولی به جاش قورخما میگیم . . ما افشارها میگیم :قورخما. :یعنی نگران نباش یا نترس

یه چیزی بین دلتنگی و بی حوصلگی و گرمازدگی و تهوع و بی حالی و فشار و تنگنا .
مثلا اگر در یک جای تنگ و شلوغ بخوایم کار کنیم و وسایل دست و پا گیر باشه و در تنگنا و فشار باشیم، عرق سرد کنیم و . . . میگیم: �داریخدم� ( در ترکی قزلباشی مینودشت )
جالبه در فارسی معادل این اصطلاح وجود نداره!

علاوه بر معنی دلتنگی و حوصله سررفتن، فکر کنم معنی کلافه شدن هم میده. مثلا میگیم ایری فرش منه داریخدیریر یعنی کجی فرش کلافه ام میکنه ( رو اعصابمه )

یه چیزی بین دلتنگی و بی حوصلگی یعنی هردوشو هستیا ولی دقیقا نمیدونی کدومی 🖤

داریخماخ
وقتی وارد مکانی خیلی تنگ می شید و آن حسی که دریافت میکنید �داریخماخ� نام دارد.
به تنگ آمدن هم واژه ی نزدیکی هست.
وقتی یکجا نتوانید بنشینید و آرام و قرار نداشته باشید به اصلاح داریخماخ نام دارد.

داریخماخ یعنی دلتنگی و بی حوصلگی و. . . . . . .
بنظر من هر کی ک ی مشکلی داره حس میکنه اون مشکل درست شدنی نیس کلمه ی داریخماخ رو ب زبون میاره.

امید وارم هیچ وقت داریخماخ رو حس نکنید. ❤😉


کلمات دیگر: