طلا یا نقره
خاک رنگین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خاک رنگین. [ ک ِ رَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طَلا. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). || نقره. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). || گلزار و لاله زار. ( برهان قاطع ). گلشن. ( انجمن آرای ناصری ). گلبن. ( آنندراج ). || آدمی زاد. ( برهان قاطع ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
خاک رنگین :کنایه از متاع جهان.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۰۱ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۰۱ ) .
کلمات دیگر: