چم تکله رافروخت
حدود ۱۳۵ سال پیش شاید هم کمی بیشتر، مردی بزرگ از دنیا رفته بود، پسر بزرگش فردی بی مسئولیت بود، و از لحاظ اجتماعی و اقتصادی زیاد فرد فعالی نبود اما برعکس برادر کوچکترش خیلی تلاشگر و مدیر بود. هنوز یکمین سالگرد پدرش نرسیده بود، که درفصل ییلاق امدن مِلک چم تکله را به چند هور تنباکوی پر فروخت . گویا خودشنیز چپقی بود . در ان زمان گرچه برادرها وخواهرانش ناراضی بودند اما چون بلاخره برادر بزرگشان بود معامله را پشیمان نکردند . از ان زمان همه می گفتند فلانی ملک چم تکله را به چند بار تنباکو فروخت.