به طور کلی
فارسی به انگلیسی
as a general rule, generally
generally, generically, materially, overall
فرهنگ معین
(بِ طُ رِ کُ لّ ) [ ع . ] (ق مر. ) از هر لحاظ ، من حیث المجموع .
پیشنهاد کاربران
تمام
همه
کامل
فراگیر
در مجموع
یکسر
کلن
روی هم رفته
یک باره، به یک راه
( بیهقی )
( بیهقی )
من حیث المجموع، در مجموع، به طور کلی، کلاً: روی هم رفته.
کلمات دیگر: