کلمه جو
صفحه اصلی

اناث


مترادف اناث : بانوان، زنان، نسوان، مادینگان ، نرینه ها

متضاد اناث : رجال، مردان

فارسی به انگلیسی

females, women

مترادف و متضاد

بانوان، زنان، نسوان ≠ رجال، مردان


مادینگان


۱. بانوان، زنان، نسوان
۲. مادینگان ≠ رجال، مردان
۳. نرینهها


فرهنگ فارسی

زنان، مادگان، جمع انثی
( اسم ) جمع انثی زنان مادگان مقابل ذکور . یا اناث و ذکور. زنان و مردان مادینه و نرینه .
ستاره های انثی . ستاره های خرد . یا آن چه جان ندارد مانند درخت و سنگ .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ انثی ، زنان . ،~ و ذکور زنان و مردان .

لغت نامه دهخدا

اناث.[ اُ ] ( از ع ، اِ ) ماده از انسان ، بزرگ باشد یا کوچک ، دختر باشد یا زن. ( ناظم الاطباء ). زنان. مادگان :
از تو نوشند از ذکور و از اناث
بی دریغی در عطایا مستغاث.
مولوی.
- اناثاً و ذکوراً؛ خواه زن و خواه مرد و خواه دختر و خواه پسر. ( ناظم الاطباء ).
- اناث و ذکور ؛ زنان و مردان. ( آنندراج ) :
برّ تو بر تن وضیع و شریف
مهر تو در دل اناث و ذکور.
مسعودسعد.
و رجوع به ماده بعد شود.

اناث. [ اِ ] ( ع اِ ) ج ِاُنْثی ̍. ماده ها. ( از اقرب الموارد ) ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). مقابل ذکور. مادگان. زنان. در فارسی غالباً اُناث تلفظ کنند. ( از فرهنگ فارسی معین ).

اناث.[ اِ ] ( ع اِ ) ستاره های اُنْثی ̍. ( ناظم الاطباء ). ستاره های خرد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || آنچه جان ندارد مانند درخت و سنگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از قاموس از ذیل اقرب الموارد ).

اناث . [ اِ ] (ع اِ) ج ِاُنْثی ̍. ماده ها. (از اقرب الموارد) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). مقابل ذکور. مادگان . زنان . در فارسی غالباً اُناث تلفظ کنند. (از فرهنگ فارسی معین ).


اناث .[ اِ ] (ع اِ) ستاره های اُنْثی ̍. (ناظم الاطباء). ستاره های خرد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || آنچه جان ندارد مانند درخت و سنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از قاموس از ذیل اقرب الموارد).


اناث .[ اُ ] (از ع ، اِ) ماده از انسان ، بزرگ باشد یا کوچک ، دختر باشد یا زن . (ناظم الاطباء). زنان . مادگان :
از تو نوشند از ذکور و از اناث
بی دریغی در عطایا مستغاث .

مولوی .


- اناثاً و ذکوراً؛ خواه زن و خواه مرد و خواه دختر و خواه پسر. (ناظم الاطباء).
- اناث و ذکور ؛ زنان و مردان . (آنندراج ) :
برّ تو بر تن وضیع و شریف
مهر تو در دل اناث و ذکور.

مسعودسعد.


و رجوع به ماده ٔ بعد شود.

فرهنگ عمید

= انثی

انثی#NAME?


پیشنهاد کاربران

باسلام کاربسیارعامه پسندیست اگه اعراب گذاری حروف به حروف بنویسی پسندیده تراست

زنان ، مادگان.

اناث از اولاد زن در حقوق دربحث محارم سببی به معنای فرزندان مونث زن است.


کلمات دیگر: