برگ گیاهی است نامعلوم .
تراول
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تراول. [ ت َ وِ ] ( اِ ) برگ گیاهی است نامعلوم. ( برهان ). برگ گیاه ، و در زفان گویا بازای تازی مرقوم است. ( شرفنامه منیری ). برگ گیاه ، در این زمان بدین معنی با زای تازی نیز آمده است. ( آنندراج ). برگ و شاخه یک قسم گیاهی. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پول
چکی است که توسط بانک صادر و وجه چک در هر یک از شعب بانک صادر کننده ا توسط نمایندگان یا کارگزاران آن پرداخت میشود .
نام دیگر و مصطلح ) ( زبان زد ) . ( چک مسافرتی ) در بین مردم ) همان تراول است .
نام دیگر و مصطلح ) ( زبان زد ) . ( چک مسافرتی ) در بین مردم ) همان تراول است .
کلمات دیگر: