کلمه جو
صفحه اصلی

باقوره

لغت نامه دهخدا

باقورة. [ رَ ] (ع اِ) جماعت و دسته ٔ گاوان . و این از اسماء جمع است مانند باقر. (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). باقور. || بلغت یمن ، نرگاو و نیز گاو ماده . (آنندراج ). یک گاو، خواه نر باشد یا ماده . (ناظم الاطباء).


( باقورة ) باقورة. [ رَ ] ( ع اِ ) جماعت و دسته گاوان. و این از اسماء جمع است مانند باقر. ( از اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). باقور. || بلغت یمن ، نرگاو و نیز گاو ماده. ( آنندراج ). یک گاو، خواه نر باشد یا ماده. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: