کلمه جو
صفحه اصلی

باقطانی

لغت نامه دهخدا

باقطانی. [ ق َ ] ( ص نسبی ) ظاهراً منسوب به باقطایاست از قرای بغداد، برخلاف قیاس.

باقطانی. [ ق َ ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ باقطانی. از وجوه طایفه امامیه بوده است که شیخ ابوالقاسم حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی در حضور اوو جماعتی از وجوه طایفه امامیه بمقام وکالت امام غائب و مقام سفارت بین شیعیان امامی و حجت خدا یعنی امام مهدی قائم منصوب شد. ( از خاندان نوبختی ص 215 ).

باقطانی . [ ق َ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ باقطانی . از وجوه طایفه ٔ امامیه بوده است که شیخ ابوالقاسم حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی در حضور اوو جماعتی از وجوه طایفه ٔ امامیه بمقام وکالت امام غائب و مقام سفارت بین شیعیان امامی و حجت خدا یعنی امام مهدی قائم منصوب شد. (از خاندان نوبختی ص 215).


باقطانی . [ ق َ ] (ص نسبی ) ظاهراً منسوب به باقطایاست از قرای بغداد، برخلاف قیاس .



کلمات دیگر: