کلمه جو
صفحه اصلی

شرپ

فارسی به انگلیسی

splat


لغت نامه دهخدا

شرپ. [ ش َ / ش ِ رِ / ش َ رَ ] ( اِ صوت ) مخفف شراپ است. در تداول عامه آواز زدن. ( فرهنگ نظام ). زدن. ( یادداشت مؤلف ). حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده بصورت یا زدن با ترکه ای تر به بدن. حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده یا ترکه به صورت یا بدن کسی : صدای شرپ شرپ شنیدم دیدم فلان دارد فلان را میزند. رجوع به شراپ شود.
- شرپ و شرپ ؛ تکرار حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده یا چوب تر بر اندام یا رخسار کسی.

فرهنگ عمید

صدایی که از افتادن چیزی در آب یا بر روی زمین به گوش برسد.

گویش مازنی

/sherp/ صدای ریختن آب بر زمین

صدای ریختن آب بر زمین



کلمات دیگر: