کلمه جو
صفحه اصلی

رفتگار

لغت نامه دهخدا

رفتگار. [ رَ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) مقابل ماندگار. رفتنی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رفتنی شود.

گویش مازنی

/rafte gaar/ روانه – عازم – رونده

۱روانه – عازم – رونده



کلمات دیگر: