«پادشاهی کیکاوس» یازدهمین داستانِ پادشاهان و دومین پادشاهی کیان در شاهنامهٔ فردوسی است که دورانِ صدوبیست سالهٔ پادشاهیِ کیکاوس را داستان می کند.
در شاهنامه کیکاوس فرزند کیقباد دانسته شده است و پس از او به پادشاهی می رسد. کیکاوس پس از آن که فریب دیوان را می خورد، با وجود مخالفت های پهلوانان و بزرگان به ویژه زال، آهنگ جنگ مازندران کرده تا آنجا را فتح کند. شاه مازندران از دیو سپید کمک می خواهد. دیوسپید جادو کرده چشمان کیکاوس و همراهانش را تیره و نابینا می سازد و لشکر ایران پریشان و پراکنده می شود. کیکاوس در این هنگام به یاد پندهای زال و بزرگان ایران می افتد و به رستم پیغام می فرستد که او را یاری نماید. زال هم رستم را برای یاری روانهٔ مازندران می کند. رستم پس از آزمایش ها و نبردهای شگفت انگیز از هفت منزل - که به هفتخان رستم معروف است - می گذرد و بر دیو سپید پیروز می گردد. کیکاوس و همراهانش توسط رستم از چنگ دیو سپید نجات می یابند و علاج بینایی کیکاوس قطره ای از خون جگر دیو سپید بود که رستم آن را دریده و در چشمان کیکاوس چکاند تا نور و روشنی به چشمش بازگشت.
داستان رستم و سهراب و داستان سیاوخش نیز به دوران پادشاهی کیکاوس تعلق دارد. او یکصد و بیست سال سلطنت کرد و پس از او کیخسرو به پادشاهی رسید.
جنگ مازندران نخستین جنگ کیکاوس پس از جلوس بر تخت پادشاهی ایران است. به گزارش شاهنامه هنگام جلوس، رؤسای همه اقوام و قبایل ایرانی طوق طاعت و بندگی کیکاوس را به گردن آویختند. در این میانه روزی دیوی در لباس رامشگر به کاخ او راه یافت و در یک بساط میهمانی کیکاوس را متوجه موطن سرسبز و مرموزش مازنداران نمود.
در شاهنامه کیکاوس فرزند کیقباد دانسته شده است و پس از او به پادشاهی می رسد. کیکاوس پس از آن که فریب دیوان را می خورد، با وجود مخالفت های پهلوانان و بزرگان به ویژه زال، آهنگ جنگ مازندران کرده تا آنجا را فتح کند. شاه مازندران از دیو سپید کمک می خواهد. دیوسپید جادو کرده چشمان کیکاوس و همراهانش را تیره و نابینا می سازد و لشکر ایران پریشان و پراکنده می شود. کیکاوس در این هنگام به یاد پندهای زال و بزرگان ایران می افتد و به رستم پیغام می فرستد که او را یاری نماید. زال هم رستم را برای یاری روانهٔ مازندران می کند. رستم پس از آزمایش ها و نبردهای شگفت انگیز از هفت منزل - که به هفتخان رستم معروف است - می گذرد و بر دیو سپید پیروز می گردد. کیکاوس و همراهانش توسط رستم از چنگ دیو سپید نجات می یابند و علاج بینایی کیکاوس قطره ای از خون جگر دیو سپید بود که رستم آن را دریده و در چشمان کیکاوس چکاند تا نور و روشنی به چشمش بازگشت.
داستان رستم و سهراب و داستان سیاوخش نیز به دوران پادشاهی کیکاوس تعلق دارد. او یکصد و بیست سال سلطنت کرد و پس از او کیخسرو به پادشاهی رسید.
جنگ مازندران نخستین جنگ کیکاوس پس از جلوس بر تخت پادشاهی ایران است. به گزارش شاهنامه هنگام جلوس، رؤسای همه اقوام و قبایل ایرانی طوق طاعت و بندگی کیکاوس را به گردن آویختند. در این میانه روزی دیوی در لباس رامشگر به کاخ او راه یافت و در یک بساط میهمانی کیکاوس را متوجه موطن سرسبز و مرموزش مازنداران نمود.
wiki: پادشاهی کیکاوس