کلمه جو
صفحه اصلی

سفرنگ گر

فارسی به عربی

معلق

مترادف و متضاد

commentator (اسم)
مفسر، سفرنگ گر، مفسر اثار ادبی کهن، حاشیه نویس


کلمات دیگر: